حرفم اين است که فتنه سال 88، اولين فتنه نيست و نبوده. حماسه نهم دي ماه نيز اولين حماسه ملت نيست. البته نه فتنه 88 و نه حماسه 9 دي نبايد فراموش شود.
به گزارش سلام لردگان؛محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با حضور در برنامه زنده متن-حاشيه شبکه سوم سيما، درباره فتنه 88 و همچنين حماسه 9 دي اظهار داشت: من در رابطه با بحث حضور مردم در راهپيمايي نهم دي بايد بگويم که خيلي از اين هايي که حالا مي گويند ما خيلي زحمت کشيديم در خنثي کردن فتنه، در آن راهپيمايي نبودند. من خيلي از چهرهها را ميشناسم که امروز معروف شدند و صحبتهايي ميکنند نسبت به فتنه و فتنهگران که آن روز حضور نداشتند.
وي افزود: حرفم اين است که فتنه سال 88، اولين فتنه نيست و نبوده. حماسه نهم دي ماه نيز اولين حماسه ملت نيست. البته نه فتنه 88 و نه حماسه 9 دي نبايد فراموش شود. سؤال من اين است که چرا فتنه هاي کشور را به سال 88 محدود مي کنيد؟ در کارهاي خبري، خبرنگاران به سوابق رويدادها اشاره مي کنند. حتما وقتي از فتنه 88 صحبت مي شود، بايد به گذشته هم اشاره کرد. علت اين نوع رويکرد است که بعضي جوان هايي که نبودند از جمله نسل هاي سوم و چهارم انقلاب، فکر مي کنند از ابتداي انقلاب تا حالا، يک اتفاق افتاده و يک حماسه هم بيشتر نبوده است! در حالي که خيلي فتنههاي زيادي بوده که من در اينجا چند مورد از اين فتنهها را احصا کردم. اولين فتنه در اسفند سال 1357 و دو هفته پس از پيروزي انقلاب بود که آيتالله طالقاني از تهران خارج شدند و به نوعي ميتوان گفت يک هفته کشور بدون صاحب بود! چون دولت که نبود، شوراي انقلاب کشور را اداره ميکرد و ايشان هم رئيس بود. در اين ايام، منافقين، اوضاع را به دست گرفتند و در اين روزها،حتي عليه امام شعار داده شد که بعد با تدبير حاج احمد آقا، فرزند امام و راهپيمايي بزرگي که نيروهاي انقلاب از در دانشگاه تهران تا ميدان فردوسي انجام دادند، اين حادثه خنثي شد.
رضايي ادامه داد: آقاي طالقاني بازگشتند و خدمت امام رفتند. دومين فتنه در خرداد ماه 1358 در رابطه با "قانون اساسي" بود که در آن وقت، دولت موقت ميگفت که رفراندوم عقب بيافتد و آقاي مفتيزاده، مساله شيعه و سني را مطرح کرده بود و در حاشيه قانون اساسي داشت يک بحران بزرگ پيش ميآمد که با ورود حضرت امام به اين موضوع، خنثي شد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام يادآور شد: «شورشهاي تجزيهطلبي" در برخي از مناطق ايران، که اکثر اينها در ابتدا ظاهراً با انقلاب بودند، منافقين همينطور، در اواخر روزهاي انقلاب آمدند و پيوستند، قاسملو آمد و پيوست، دموکرات ها هم پيوستند اما از سه چهار هفته بعد از پيروزي انقلاب، همه گروه ها شروع کردند به جداشدن از انقلاب و ابتدا فتنه تجزبهطلبي در برخي استانها را شروع کردند. بعد "فتنه گروه فرقان" بود سپس "فتنه قم" که پنج هزار نفر از طرفداران حزب خلق مسلمان به حمايت از آيتالله شريعتمداري در قم به اطراف خانه امام رسيدند. يک نفر هم کشته شده. اين جنازه را درست مانند جريانات فتنه 88، روي دست بلند کردند و به مغازه ها حمله کردند و تقريبا ما وقتي رسيديم به قم، ديديم که اين شهر مانند شهرهاي جنگ زده است و تمام شيشهها شکسته شده بود. من آن زمان مسئول اطلاعات سپاه بودم. "فتنه بني صدر" که ادامه داشت و اوجش در 14 اسفند بود.
وي خاطرنشان کرد: "کودتاي نوژه". مساله جنگ تحميلي چون جنگ بود، فتنه نبود و آن را کنار مي گذاريم. "کودتاي قطب زاده" که خودش ماجراي مفصلي است. "ماجراي ولايت مطلقه فقيه" که برداشتها و سو تفاهم ها، داشت جامعه را تجربه مي کرد و با رفتار خوب مقام معظم رهبري، آيت الله مهدوي کني و همچنين آن طرفي ها، مساله جمع شد و در داخل خانواده انقلاب به فتنه کشيده نشد. فتنه بعدي، فتنه "منافقين" بود که در طول انقلاب، چند هزار نفر را شهيد کردند. فتنه ديگر "مهدي هاشمي" از بيت آيت الله منتظري بود، "فتنه 30 خرداد" راهپيمايي جبهه ملي، که در ميدان فردوسي تجمع کردند درمورد لايحه قصاص. همينطور "فتنه تحصن در مجلس ششم" و "حوادث تيرماه سال 1378" در تهران و "مکتب ايراني" و به چالش کشيدن ارزشهاي انقلاب در زمان دولت آقاي احمدي نژاد و "فتنه سال 88".
رضايي افزود: ما وقتي از فتنه ها صحبت مي کنيم بايد به دنبال تبديل کردن فتنه ها به فرصت باشيم و بايد به دنبال درس آموزي از فتنه ها باشيم. وگر نه به طرفداري از يک نفر، عليه نفر ديگر يا اينکه بخواهيم يک جناح را تطهير کنيم و يک جناح را بخواهيم محکوم کنيم قطعا اين ظلم به مردم و نظام است. بايد سعي کنيم فرصت بسازيم. البته حماسه 9 دي را هيچگاه نبايد فراموش کرد.
وي همچنين در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به تلاشهايش در ايام پس از انتخابات 88 براي اينکه موسوي و کروبي از طريق قانوني اعتراضات خود را پيگيري کنند، اظهار داشت: من با موسوي و کروبي در اين باره تماس گرفتم. آقاي کروبي استقبال کرد ولي گفت اجازه بدهيد با ميرحسين مشورت کنم. آقاي موسوي هم گفت که با ستادم مشورت مي کنم و به شما مي گويم ولي فردايش مشخص شد که مشورتهايش جواب نداده است. من سعي کردم صادقانه به آنها بگويم که الان دروازه شوراي نگهبان باز است و مي توانيد اعتراض خود را به صورت قانوني دنبال کنيد.
وي در بخش ديگري از سخنانش گفت: مقام معظم رهبري، در زمان رياست جمهوري شان، اولين بار آقاي ميرحسين را براي نخست وزيري به امام پيشنهاد کرد و آقاي هاشمي هم موافق بود. اعضاي حزب هم موافق بودند. وليکن گروهي که بعدها به اصلاح طلب ها معروف شدند. با اين انتخاب مخالف بودند. در دوم نخست وزيري اين طور نشد. در دور دوم، رهبري خود فرد ديگري را به عنوان نخست وزير معرفي کردند البته آقاي موسوي تا قبل از وقايع سال 88 عضو مجمع و مشاور رهبري بودند. حرف من اين است که کسي که اينقدر با آقا ارتباط داشته و عضو مجمع تشخيص بوده چطور خودش ميآيد و قانون را زير پا ميگذارد و يک مرتبه صحنه را بر مي گرداند؟
محسن رضايي همچنين تاکيد کرد: من خودم به عنوان يکي از نامزدها، در هيچکدام از راهپيماييها شرکت نکردم و مسيرم يک مسير قانوني بود.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه به تلاش خود براي حضور آيتالله هاشمي رفسنجاني در مراسم تنفيذ حکم رياستجمهوري احمدينژاد در سال 88 اشاره کرد و گفت: خيلي تلاش کردم که ايشان را به اين جلسه بياورم ولي ظاهراً ايشان به شمال رفته بودند و نشد که شرکت کنند. دلم مي خواست که ايشان در مراسم تنفيذ حضور داشته باشند.
رضايي در پاسخ به اين سوال که شما به عنوان کانديداي رياست جمهوري آن سال، آيا سندي از معترضين در رابطه با تقلب در انتخابات ديديد يا خير؟ تاکيد کرد: من خودم از تعدادي از اعضاي ستادهاي ميرحسين و کروبي که همراه دوستان ما خدمت مقام معظم رهبري رفته بودند شنيدم که گفتند "مطمئنيم تقلب نشده است."
وي با اشاره به حضور خود در راهپيمايي 9 دي، خاطرنشان کرد: کانديداهاي معترض حرف ما را گوش نکرده و حاضر به مشورت با ما نشدند. بعد از اينکه شوراي نگهبان نظر نهايي خود را اعلام کرد ديگر هيچ نوع حتي تماس تلفني هم نگرفتم. اما تلاش هاي زيادي کرديم. هم از طريق دفتر آقا و هم از راه دوستان ديگر، که ماجرا زودتر تمام شود و طولاني نشود.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين گفت: من اگر آن سال اختياري داشتم يا پوزيشن بيشتري مي داشتم، مثلا مانند رئيس مجلس يا رئيس مجمع اختياراتي داشتم اين مساله را حل ميکردم. کاملا برايم روشن بود که قابل حل بود. در همه دنيا از اين ماجراها اتفاق مي افتد. منتهي يک سيستم ثانويه وجود دارد که بعضي جاها به آن حل و عقد مي گويند و نوعي مشورت دادن است. مي آيند و نمي گذارند مسائل ادامه پيدا کند. در حادثه آيت الله طالقاني، حاج احمد آقا رفته بود شمال و به ايشان گفته بود حالا اينجا نمي شود صحبت کنيم. منافقين اطرافمان هستند. آيت الله طالقاني را با خودرو پيکان خود به تهران و نزد امام آورد و ايشان پس از صحبت با امام يک مصاحبه عالي در دفاع از کشور کردند و برنامه هاي دشمنان انقلاب را نقش بر آب کرد.
رضايي درباره علت خروش مردم در 9 دي 88 گفت: چند دليل باعث شد مردم به خيابانها بيايند. اول آنکه تظاهرات معترضين به خشونتهاي خسارت آفرين به اموال عمومي و کشور تبديل شده بود. مساله دوم اهانت به نمادهاي مراسم حضرت اباعبدالله توسط معترضان بود و مساله بعد پاره شدن عکس امام بود و عدم برخورد جدي با اين مساله توسط هدايت کنندگان معترضين؛ لذا مردم احساس کردند بايد کاري انجام شود و از طرفي هم ماجرا طولاني شده بود و جمعيت زيادي، تماشاگر بودند و هر روز اين خيابان ها به هم مي ريخت و اين طولاني شدن ماجرا براي مردم مساله اي بود. نقطه اي که مردم را به اصطلاح آتش زد و به خيابان ها آورد، اهانت به نمادهاي عاشورا و حضرت اباعبدالله بود. براي من هم خيلي تاسف آور بود . خيلي هم ناراحت شدم چون خطوط قرمز ما، نمادهاي عاشورا و حضرت اباعبدالله است. در روز نهم دي که از ميدان فردوسي تا دانشگاه تهران مي رفتم بر روي پل حافظ، جمعيتي که مي آمدند ديدم که برخي از کساني که به طرفداري از امام و رهبري و نظام و وحدت آمده اند دستبند و نوار سبز به دست داشتند، همين امر موجب شد که من مطمئن شدم که مساله تمام شده است. يعني 9 دي را فقط طرفداران دولت درست نکردند بلکه همه مردم به صحنه آمدند و از نظام و رهبري، وحدت و امنيت دفاع کردند.
رضايي ادامه داد: بعد از 9 دي به رهبر انقلاب نوشتم و گفتم در خيابانها بودم و امواج مردمي را ديدم، ماجرا تمام شده است و وحدتي به وجود آمده که کاش به نخبگان منتقل شود. بعد از آن راهپيمايي نگراني ام نخبگان کشور بودند که با مردم فاصله بگيرند. چرا که حادثه و معجزه اي رخ داده بود و آنجا از رهبري تقاضا کردم که فکري بکنيم تا نخبگان هم حول محور وحدت جمع شوند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينکه من بارها عدم تبعيت از قانون در سال 88 را محکوم کردم، گفت: بعضا ناچار مي شديم ضرب المثل هم بزنيم. در يک اطلاعيه آن روزهايم حتي اين خاطره را هم گفتم که يک پيرمردي من را ديده و گفته که به موسوي و کروبي بگوييد تا دير نشده خود را از اين ماجراها کنار بکشند.
رضايي در پاسخ به اين سوال که آيا به عملکرد خود در سال 88 نقدي هم داريد، اظهار داشت: قائدتا ما که معصوم نيستيم. من بعضي از ملاحظات را بايد کنار ميگذاشتم و جديتر وارد صحنه مي شدم. بايد سعي ميکرديم ماجرا را زودتر جمع و جور کنيم. پيشبيني ها را کرده بوديم، الان احساس مي کنم که اگر برگرديم به آن موقع بايد ملاحظه کاري ها را کم مي کردم. البته ما، آقا محسن دوران جواني نيستيم که بيشتر براي حل مسائل دخالت ميکرديم. شايد البته اين ملاحظه کاري موثر بود. ولي من و امثال من بايد جدي تر وارد صحنه مي شديم.
وي همچنين درباره خسارات فتنه 88 گفت: حوادث 88 خسارات زيادي داشت که يکي از آنها همين تحريم ها بود. البته من معتقد نيستم صرفاً فتنه باعث تحريمها شد، بلکه هم فتنه و هم طولاني شدن فتنه در تحريم ها موثر بود و از سوي ديگر بسياري از سرمايهگذاريها و کسب و کارها خوابيد و خسارات زيادي به اموال مردم وارد شد.
رضايي در ادامه با بيان اينکه فتنه باعث شد يک جمعيتي از کادر انقلاب کنار رفتند، تصريح کرد: عده اي از اصلاحطلبان که جزو مذهبيها بودند، رد صلاحيت شدند. البته من معترض و منتقد رد صلاحيت آنها نيستم، بلکه ميگويم اگر فتنه نبود اينها امروز در صحنه فعال بودند. اگر موسوي و کروبي فتنه را جمع ميکردند امروز آنها از نيروهاي موثر کشور بودند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاکيد بر اينکه در اعتراضات بايد مرزبندي صورت گيرد، خاطرنشان کرد: حتي در اعتراضات قانوني، معترضان بايد مرزبندي با دشمنان و رقباي ايران در منطقه مرزشان را تفکيک کنند.
رضايي افزود: و البته آنها که مقابل معترضين هستند بايد جذب حداکثري و دفع حداقلي داشته باشند. هر دوي اين شاخصه را در صحبتهاي رهبر معظم انقلاب ديديم.
وي تاکيد کرد: ما از اين حادثه بايد به اين نتيجه برسيم که اگر قواي مسئول و دولتمردان، با قاطعيت وظايفشان را انجام داده و به موقع ورود کنند احتمالا جلوي خيلي از حوادث گرفته شود.
دکتر رضايي در پاسخ به اين سوال که خطاکارترين فرد در فتنه 88 را چه کسي ميدانيد، گفت: من اين گفتمان را تنزل دادن يک حادثه بزرگ به يک و دو نفر آدم مي دانم، در حالي که واقعا اين حادثه خسارات بزرگي براي کشور داشت. از کجا معلوم برخي از کساني که امروز مقابل ميرحسين و کروبي هستند فردا فتنه بزرگ درست نکنند؟ مگر موسوي و کروبي قبلا جلوي فتنهها نايستاده بودند، ولي امروز دچار فتنه شدند؟ لذا من مخالف اين گفتمان صداوسيما هستم که روي اشخاص متمرکز ميشود. اشخاص بله خطاهاي بزرگي را مرتکب شده اند، اينکه عدهاي راه افتادند و شروع کردند به اينکه حصر چه مي شود و بعدش چه مي شود، نظام جمهوري اسلامي با تدبير قاطعانه مساله حصر را حل ميکند و من روي اين مساله نگراني ندارم، افزود: نظام روي منافع ملي و ارزشهاي انقلاب مساله حصر را حل مي کند و لذا دوباره عدهاي راه نيافتند و نبايد از اين جريان حصر، يک فتنه ديگر درست کنند.
وي خاطرنشان کرد: موسوي احساسات و عواطف هواداران احمدينژاد را رعايت نکرد و البته احمدينژاد هم وقتي گفت خس و خاشاک، بعدش عدهاي به خيابان آمدند. البته دفتر احمدينژاد بعد از سخنرانياش اطلاعيه داد و گفت که منظورش اين نبوده است. ما بايد به احساسات و عواطف مردم، مخصوصاً مخالفين مان توجه کنيم.وقتي به افراد مي گوييم "خس و خاشاک" هستيد "بيسواد" يا "تازه به دوران رسيده" هستيد، درست نيست. اين ادبيات بايد از فضاي سياسي ايران بيرون برود، ما بايد تحمل پذيري مان را بالا ببريم، ما بايد بتوانيم با هم زندگي کنيم، ما که الان تحريم هستيم و قيمت نفت هم پايين آمده. داعشي ها هم در عراق آن اوضاع را راه انداخته اند. قيمت برخي کالا و اقلام خوراکي، گراني اجاره بها و مسکن هم فشار مي آورد. با اين همه مشکلات واقعا جمهوري اسلامي که اينهمه شهيد و جانباز داده جاي خودنمايي و قهرمان پروري و بي اهميتي به احساسات مردم، بايد به آنها شخصيت بدهيم. از آنها عذرخواهي بکنيم. صادقانه با مردم صحبت کنيم و ايشان کمک بگيريم.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: ما در اين فضايي که از فتنه 88 فاصله گرفته ايم بايد صداوسيما طوري عمل کند که مردم بيايند حرف هايشان را بزنند. البته قبول دارم که سياه نمايي نبايد بشود. مردم بيايند مشکلات زندگي شان را بگويند و حرفشان به گوش مسوولين رسانده بشود و از آن طرف هم مسوولان را شما بياوريد و حرف هايشان را بزنند و از عملکردشان دفاع بکنند. ما بهترين مردم را در اين کشور داريم و بايد دست تک تک آنها را دولتها ببوسند. کما اينکه اگر مردم در 9 دي نيامده بودند نهادهاي دولتي و مخالفين به بن بست رسيده بودند. مردم بودند که آمدند و هم دولت را از بن بست نجات دادند و هم مخالفيني که در رودربايستي گيرکرده بودند و نمي دانستند چکار بايد بکنند.
محسن رضايي در پايان گفت: ما بايد از اين حوادث درس بگيريم و نبايد بگذاريم تکرار بشوند. من منظورم اين نيست که نبايد اعتراض کرد و نبايد نقد کرد. اما هرچه ما نقد و اعتراض را قانونمندتر کنيم بهتر است. از کجا معلوم باز هم با فتنه ديگري مواجه نشويم. بايد کاري کرد که اعتراض و نقد انجام شود ولي سرمايه گذاري، رسيدگي به مشکلات مردم رها نشود.
انتهاي پيام/
منبع:
خبرگزاري فارس